روش بزرگواری
امام سجاد علیه السلام کنیزی داشت. روزی آب روی دست امام می ریخت تا آن حضرت آماده نماز گردد. اتفاقا خسته شد و ظرف آب از دستش افتاد و بر سر امام آسیب رساند. حضرت سر بلند کرده و به سوی کنیز متوجه شد. کنیز گفت:
- (و الکاظمین الغیظ.)
حضرت فرمود: من خشم خود را فرو بردم.
کنیز گفت: (و العافین عن الناس).
امام علیه السلام فرمود: خداوند تو را عفو کند. (یعنی من از تو گذشت کردم).
کنیز گفت: (و الله یحب المحسنین). (41)
امام علیه السلام فرمود: برو که در راه خداوند، عزیز و بزرگ و آزادی.(42)